درسيستم آموزشی از دو منظر می توان به خلاقيت نگاه کرد:

به عنوان ابزاري در جهت تدريس و فهماندن مطالب مختلف با روش‌هاي جديد و خلاقانه.

اين نگاه به مقوله خلاقيت بسيار مورد توجه واقع شده و نتايج آن در روش‌ها و ابزار‌هايي که در سال‌هاي اخير توسط معلمين و صاحبنظران جهت تدريس دروس مختلف به‌کار گرفته شده است کاملاً مشهود است.

از دستگاه‌هاوابزار‌هاي فيزيکي گرفته تا آزمايش‌هاي جذاب شيمي و ابزارهاي آموزش خلاقانه سرفصل‌‌هاي مختلف رياضي.

نگاه دیگر به خلاقيت ،به صورت يک «مهارت مستقل» مي‌باشد.

مهارت مستقل به اين مفهوم که در هر فردي صرفنظر از شغلي که به آن مشغول است يا مشغول خواهد شد توانايي خلق کنندگي و زايندگي ايده و عملي کردن آن به صورت مستقل وجود داشته باشد. نتيجه آن‌که اگر فرد خلاق در مصدر مديريت سازماني قرار گيرد،خلاقيت خود را درراهکار‌ها و متد‌هاي مديريتي نشان خواهد داد و اگر کارگري در يک کارگاه کوچک باشد، باز هم مجهز به همان سلاح خلاقيت بوده و در کار خود ايده‌ها و ابتکارات جديد ارائه خواهد کرد.معلميني هم که در سيستم آموزشي، روش‌هاي مذکور در بند 1 را ارئه مي‌کنند، قبل از خلق روش‌هاي جديد، به‌صورت مستقل خلاق بوده‌اند ادامه مطلب ....